شنبه،12/5/92...مهمونی صبا
برای شنبه مارو دعوت کرده بودی خونتون...
با این که قبلا افطاری اومده بودیم خونتون ولی ایندفه مخصوص بود...
به باباتینا گفته بودی که میخوای فقط عمو علی اینارو دعوت کنی
رفته بودی کاغذ آوورده بودی و میگفتی که من چیزایی که لازم رو میگم تو بنویس
منم برات کادو خریدم،عکسشو میذارم
سر سفره شمعم روشن کرده بودی،میخواستی آینه هم بذاری مامانت نذاشت
جعبه کادویی خودم کادوتو گذاشتم،میخواشتم برش گردونم،اول که جیغ جیغ کردی گفتی نمیدم،بعدم قهر کردی،من جعبه رو گذاشتم رو تخت اومدم بیرون،جنابعالیم اومدی پرتش کردی
ولی من نیاووردمش
همین دیگه...خبری نیست
اینا عکسای تول محمده که دوتاش تو پست قبلی بود....
اینا هدیه ها و کارتای مسابقه،توی هر پاکت یه کارت بود،دو نفری که کارت رمز بهشون میوفتاد برنده لپ لپا بودن،و کاکائو ها هم به همه داده شد.
تو و امیر علی برنده شدید،البته با تقلب
بهت گفتم کدوم پاکتو برداری
البته جایزه ی امیرعلی مال تو شد،چون دخترونه بود
عکس هدیه هایی که برات گرفتم...
جعبه کادویی،از زاویه ی بالا و رویه رو
هدیه ها...
جعبه ی جواهرات چوبی...
گیره های چوبی...
دوتا قلبا مال من و محمده
به حروف روش توجه کن :)
CD
تینکربل مال من و محمد شد
نمای کلی...
ادامه نوشت:عکس مخصوص هنوز شک دارم بذارم یا نه!!!
ادامه نوشت:عکسای تولد نفیسه هنوز دستم نرسیده