صــ♥ــبــا عـــسلیصــ♥ــبــا عـــسلی، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

هاشورهای خاطره انگیز

اقتصاد دان خانواده ی ما

ســـــــ لــــامــــــ:   اولین پست آبان ماهُ دارم میذارمــ چند روز پیش با خاله راضی داشتش از خونه میرفت بیرون که یهو رعد و برق شدیدی میزنه ، با چشمای گرد شده گفت:اوه اوه چه درد و برقی. تهِ دستور زبانه دختر خالم... امروز ظهر رفتم پیشش ، مثل همیشه خونه کن فیکون بود اول رفت از تو بوفه وسط ظرفای مامانش یه دسته کاغذ درآوورد،گفت:اینا پولای منه[بعله] یه عالمه خورده کاغذ رو زمین بود...من وقت نکردم اونارو جمع کنم،اونم گفت:من که جمع نمیکنم غروب دوباره رفتم خونشون،تو چششمام نگاه کرد گفت:تو چقد میای خونمون؟من:  خودش: یه آکواریوم خریده،خیلی با مزس...ماهیاش مثل ماهیایی که میمیرن همش روی آب برعکسن همون پولایی که بالا بهش ا...
3 آبان 1391

صرفا جهت خاطره

این روزا اتفاقای زیادی نمیوفته ، البته قابل ذکره که از شیرین کاریاش کم نشده!!! این ماه عقد دختر عموش بود ، پشت موهاشو بست و چتریاشو ریخت تو صورتش،خیلی ناز شده بود!!! عکسایی که عکاس ازش انداخته رو میگیرم اسکن میکنم و میذارم... الانم که مسافرته و ما بسی دلتنگ....    و پاییز ثانیه به ثانیه در گذر است.... فقط بدان در اینجا کسی هست که به اندازه ی تمام برگ های رقصان پاییز دوستت دارد .... диjаlу ...
12 مهر 1391

صبا رونالدو

سلام :   این مدت از این دختره که هر روز یه لقب به خودش میگیره خبر نداشتم،ولی دورادور از آتیش سوزوندناش خبر دارم. صبا،دوست دارم وقتی بزرگ شدی به این سوال من جواب بدی:چرا یه موقع هایی یه خانوم به تمام عیار میشی درحدی که حس میکنم توی قصر به عنوان یه پرنسس تربیت شدی ولی همین که تو این فکر فرو میرم میشی مثل یه پسر بچه ی لجباز که شیطنت از چشماش میباره؟ واسه همین چیزاست که میگم تو با همه ی دنیا فرق داری،تو،تو همه ی کارا موفقی!!!نباید این استعداد خدادایتو نادیده بگیری.فکر میکنی چندتا بچه مثل تو از اون سنی که که تو حرف زدی مثل تو تونستن حرف بزنن؟چند نفر تو سن دوسالگی تونستن اسم خودشونو بنویسن؟چند نفر مثل تو میتونستن توی مدت زمان ک...
26 شهريور 1391

دنیای این روزای مـــــــــــــــــا

صبا از مسافرت برگشت...   روز اولی که برگشته بودن خونشون ، خانوم همسایشون (مامان نیما) توی راه پله به صبا بر خورد و گفت: ( وای صبا تویی؟نشناختمت .(منظورش این بود که چقدر بزرگ شدی). اونم گفت: ( خب معلومه ، هیشکی تو تاریکی کسیو نمیشناسه . ) و این تمام لحظات کودکی تورو میسازه ، حرف هایی که وقتی به زبون میاریشون ، سال ها بزرگتر میشی. امروز بعد از کلاس باهام اومد خونمون.توی راه کنار پارک وایستادیم تا یکم بازی کنه ، بازیاش از سرسره شروع شد ، البته به صورت وارونه ، بجای پله از خوده سرسره میرفت بالا... بعد از مدت کوتاهی به نتیجه رسید که باید کفش و جورابشو دربیاره....و بسم الله....بعدش رفت با اسکوترش بازی کنه ، مثل یه پسر بچه ی وروجک و...
26 شهريور 1391

پرنسس بهاری

سلام:   امروز صبا اومد پیشم،اول به مامانش گفت که باهام قهره و دوسم نداره ولی بعد پشیمون شد باباش رفته مسافرت و امروز برمیگرده.باباش که میره حسابی قاطی میکنه دختره باباشه دیگه این چند روز خاله کوچیکه پیششون بود،دو شب پیش با خاله دعواش شده برگشته میگه :( نَدوست داشتیه شیطان ، برو خونتون .) یعنی نهایته دستور زبانه این بچه چتریاشو کوتاه کرده،اینقدر بهش میاد موهاش خیلی خوشگله،نوکِ موهاش فره،انگار که بابلیس کشیده البته فعلا از این مدلش عکسی موجود نیست ...
17 شهريور 1391

دوستت دارم

من می خواهم بدانی ، امروز و هر روز وقتی می گویم دوستت دارم ، این فقط یک کلمه نیست با یک معنی ساده...... این یک احساس است، در کنار قلب من یک عاطفه است که وجود دارد به خاطر تو... به خاطر تو، به خاطر  تو، به خاطرتو که قلب مرا روشن می کند، کلماتم را، زندگیم را روشن می کند... دوستت دارم یعنی تو برای من شادی می آوری ، و به من آرامش می دهی... دوستت دارم یعنی تو بهترین دوست منی کسی که می توانم به طرفش بروم؛ کسی که می توانم به او اعتماد کنم... دوستت دارم یعنی تو شگفت انگیزی انکار ناپذیرو همینطور عجیب خیلی عجیب عجیب تر از اونی که فکرش را می کنم... ...
13 شهريور 1391

دختری با پیراهن یاسی

امروز این دخمله پیشم بود،یه پیراهن یاسی تنش کرده بود...وای نمیدونید چقدر بهش میومد مثل فرشته کوچولوها شده بود وقت کردم ازش یه عکس میگیرم میذارم اینجا دیروز به خاله پروانه میگفت:(خاله،میشه من یذره،خیلی زیاد از چسبت استفاده کنم؟) من:      بقیه:     خودش: توجه نوشت :  می دونی! خوشگلی در اصل هیچ ربطی به قیافه نداره، درباره رنگ مو یا سایز یا شکل نیست، همه اش اینجاست، به نوع راه رفتن و صحبت کردن و فکر کردن آدم بستگی داره . جادو اینه که راست بایستی، مستقیم در چشم مردم نگاه کنی، لبخندی کشنده به طرفشون پرتاب کنی و بگی گورت رو گم کن، من فوق العاده ام.   کفش‌های آب‌نباتی / ژوان ه...
13 شهريور 1391

Start

سلام:   همیشه شروع همه چیز سخته،آدم نمیدونه از چی و از کجا بگه.پس اول از خودم و صبا میگم!!! 11خرداد 87 یه دختر کوچولوی فوق العاده به دنیا اومد،که با همه ی دخترای کوچولوی دنیا فرق داشت،از اون روز من صاحب یه دختر خاله شدم که از صمیم قلب دوستش دارم و به خودم قول دادم تا آخره دنیا مراقبش باشم و مثل خواهر بزرگترش بهش چیزایی رو یاد بدم که یه روز جزو بهترین دخترای جهان بشه!!! من خیلی دیر به فکر درست کردن اینجا براش شدم ولی امیدوارم مطالب اینجا تو روزایی که خستس و یا حتی به یاد این روزا نمیوفته به دردش بخوره. ممنون ...
12 شهريور 1391